آدرس ما در پیام رسان ایتا

با عرض سلام و احترام به همراهان گرامی؛ عرض پوزش بدلیل عدم حضور.🌺

در این مدت در پیام رسان ها بیشتر فعال بودیم و شما را دعوت می کنیم به کانال معنوی بیت الزهرا در پیام رسان ایتا.🌺

لینک کانال بیت الزّهرا در پیام رسان ایتا👇👇👇

https://eitaa.com/beytozzahra77

سپاس از همراهی شما🙏

بیت الزّهرا:
مهدی اسمعیل خان طلائی:
بنام خدا
باعرض سلام
تقدیم به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام

«افتخارمادرم»

ای پادشاه بی حرم مولا امام مجتبی

سرچشمهٔ جودوکرم مولا امام مجتبی

سبط نبی جان علی ای منبع احسانِ حُسن

احسان زحُسنت محترم مولا امام مجتبی

خویت حَسن رویت حسن صلحت حسن

ای زادهٔ پیغمبرم مولا امام مجتبی

صلحت پِیِ ترویج دین ای
مایهٔ اعزازِ دین

صلح وصفا را دُرّ یَم مولا امام مجتبی

ای جلوهٔ زهد وحیابر کشتی دین ناخدا

ای تو شفیع محشرم مولا امام مجتبی

ای زادهٔ خیر النساء روحی فداکَ یا حسن

من ریزه خوارِاین درم مولا امام مجتبی

اینک من واحسان تو خط
امان از آتشم

ای افتخارمادرم مولا امام مجتبی

از«سائل»مسکین خود این شعر تَر را کن قبول

من میهمان کوثرم مولا امام مجتبی

شاعر:مهدی اسمعیل خان طلائی (سائل)

التماس دعا
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
کانال هیئت بیت الزهرا درتلگرام
telegram.me/beytozzahra77

شهادت موسی بن جعفر علیه السلام

آقا بيا که روضه ی موسي بن جعفر است
چشمانمان ز داغ مصيباتشان تر است

جامه سياه بر تن و بر جان شرار آه
دلها به ياد غصه او پر ز آذر است

افتاده است بي کس و تنها ، غريب وار
مردي که با تمامي خلقت برابر است

مرثيه خوان حضرت کاظم ، خود خداست
باني روضه ،حضرت زهراي اطهر است

زندان نگو ، که گرم مناجات با خداست
غار حراي حضرت موسي بن جعفر است

مرغي که در قفس ، نفسش تنگ آمده
از وي به جاي مانده فقط يک بغل پر است

از تازيانه خوردن حضرت نگو دگر
ارثيه اي رسيده به ايشان ز مادر است

باشد هميشه ورد زبانم به هر نفس
لعنت به آن يهودي بي دين که کافر است


اي من فداي شال عزاي شما شوم
آقا بيا که روضه موسي بن جعفر است

 

تبريك

ايام ميلاد باسعادت فخر زمان حضرت ختمي  مرتبت  

رسول اكرم  

حضرت محمد مصطفي صلي الله عليه وآله وسلّم  

را به محضر امام زمان مهدي موعود ، شيعيان و محبين حضرت  

تبريك عرض مي نمائيم. 

با آرزوي فرج حضرت صاحب الزمان عليه السلام.

اقامه عزای دهه آخر صفر

بمناسبت اربعین حسینی ، 

رحلت پیامبر اکرم(ص)، 

شهادت امام حسن مجتبی و امام رضا علیهم السلام  

بمدت شب به سوگ می نشینم  

مداح:کربلائی مهدی طلائی 

زمان:11/9/94لغایت21/9/94 

شروع مراسم:20الی 22 

20متری مارلیک - خیابان لاله - کوچه سوسن

اشعار حضرت رقیه سلام الله علیها

آسمان تیره و تاریک و کدر بود در آن دم

سحری داشت پر از غم سحری مثل محرم

سحری تیره‌تر از هر شب تاریک

و سیه‌تر ز سیاهی نه چراغی نه شهابی و نه ماهی

در آن صحنۀ تاریک و در آن ظلمت یک دست

فقط سوسوی یک تکه ستاره دل شب

چشم نواز همگان بود در عالم

و در این شب شب تاریک‌تر از شب

و ز هر درد لبالب

به صفی می‌گذرند از دل یک کوچه تنی چند ز اشراف

خدایا چه خبر هست؟ 

که اینگونه شتابان و نمایان

به میان دو صف از فوج نگهبان

ز گذر می‌گذرد

آه کجا؟ 

آه چرا؟ 

این دل شب

اول این صف به کف دست کسی بود طلایی

طبقی نقش و نگارین شده زرین شده

هر چند که یک خلعت سرخ است

به روی طبق، اما

ز دلش نور تلالو کند و راه شود روشن و اینان ز گذر‌ها گذرند

آه کجا؟ 

آه چرا این دل شب؟ 

کیست خدا؟ 

در کف این مرد مگر پیک سفیری ست؟ 

مگر مقصدشان شخص امیری ست؟ 

مگر موسم مهمانی پیری ست؟ 

همه غرق تکلم پی دیدار و ملاقات

شتابان و پریشان و نمایان

به گذر می‌گذرند، آه چرا؟ 

هست در این راه

در این لحظهٔ بیگاه

که حیران شده

بی‌خود شده

همهٔ ارض و سما را

کمی صبر کن‌ای دل... 

بِشنو صوت ضعیفی

و ببین گریهٔ بی‌جوهری و

هق هقی از دور جگر سوز

در این لحظهٔ جانسوز

زند چنگ به سینه

به گمانم که شبیه است

به آن گریه بانوی مدینه

کمی صبر... 

کمی صبر...

شاعر:حسن لطفی


ادامه نوشته

اشعار امام سجاد علیه السلام

منآن گلم که خفته به خون باغبان من
نه گل نه غنچه مانده به باغ خزان من

مرغ بهشت وحی ام و از جور روزگار
ویرانه های شام شده آشیان من

هفتاد داغ دارم و در سوز آفتاب
هجده سر بریده بود سایبان من

زنهای شام خنده به ناموس من زدند
این بود احترام من و خاندان من

زنجیرها به زخم تن من گریستند
دشمن نکرد رحم به اشک روان من

گردید نقش خاک زسنگ یهودیان
از نوک نی سر پدر مهربان من

شام بلا و طشت طلا وسر حسین
گردید قاتل پدرم میزبان من

من اشک ریختم زبصر او شراب ریخت
با آنکه بود آیه کوثر به شأن من

من ناله می زدم زدل او چوب خیزران
من تن به مرگ دادم او سوخت جان من

«میثم» خدا جزات دهد در عزای ما
کز نظم تو عیان شده سوز نهان من
حاج غلامرضا سازگار
ادامه نوشته

حادثه منا

متأسفانه حادثه حج امسال بسيار غم انگيز ودلخراش بود 

 لذا رباعي زير راتقديم همه آن مهاجران الي الله مي نمايم  

بازم زبصر اشك نگر مي آيد 

 از داغ منا سوز دگر مي آيد  

با ياد حسين داغ عزيزان داريم 

 مهمان خدا تشنه جگر مي آيد  

شاعر:مهدي اسمعيل خان طلائي*سائل

چگونه زندگی کردن مهم است

دلا فرزانگی کردن مهم است 

خدا را بنگی کردن مهم است 

چه مدت زندگی کردن مهم است 

چگونه زندگی کردن مهم است 

دلا این زندگی جز یک سفر نیست 

گذرگاهست و راهش بی خطر نیست 

چوخواهی با صفا باشی وصادق 

به جز راه خدا راهی دگر نیست 

غم بیچارگان خوردن مهم است 

دلی از خود نیازردن مهم است 

چگونه زندگی کردن مهم است 

دلا با نفس جنگیدن مهم است 

عیوب خویش را دیدن مهم است 

خطا باشد زمردم عیب جویی 

خطای خلق بخشیدن مهم است 

دلا درد آشنا بودن مهم است 

به مردم عشق ورزیدن مهم است 

چه مدت زندگی کردن مهم نیست 

چگونه زندگی کردن مهم است

اعجازسنگها

o       سنگها دارای خواص مغناطیسی و طبی و روانی هستند؛

o       جواهرات،سنگها،اشعه و حرارت کیهانی را جذب سپس طبق خواص خود پرتو و اشعه را به ما منتقل می کنند و نیرو می دهند؛

o       وقت روح خسته و بی نشاط باشد امراض و بیماریها به سراغ او می آید؛

o       زیبایی سنگها و امواج آن نشاط آور است و مقاومت در مقابل بیماری ها را ایجاد می کند؛

o       سنگ عقیق: برای تقویت ریه،معده،کبدومغز مفیداست و عزت نفس ایجادمی کند،بهترین آن یمنی است؛

امام سجادعلیه السلام فرمودند: هرکس عقیق به دست کند حاجتهای او برآورده می شود؛

امام صادق علیه السلام فرمودند: هرکس باانگشترعقیق دورکعت نمازبخواند
معادل هزار رکعت است
؛

o       سنگ فیروزه: برای اصلاح گردش خون ، اعتماد بنفس ،جلوگیری از خوابهای آشفته ودور کردن ارتعاشات منفی وجذب نیروهای مثبت مفیداست؛

o       سنگ مروارید : برای تقویت اعصاب،غددفوق کلیوی وتقویت عضلات
 مفید است؛

o       سنگ زمرد: قدرت بیان را زیادمی کند حساسیت و زود رنجی را
کاهش می دهد وهماهنگی در بدن،قلب و روح ایجاد می کند؛

در اسلام تزیین برای خانمها را جایز داشته و با توجه به روحیه ی حساس و عاطفی خانمها باید علت آنرا بیشتر دقت کنیم.  

شعری از مرحوم آرونی

نديده عاشقت شدم نمي دونم چي مي شه

 

هر چي مي گم حسين حسين دلم كه سير نميشه

 

شاهد اين سوز دل و ديده ي تر كي مي شه

  

تا كه مي خوام ببينمت بازم ميگي نميشه

 

چكار كنم دوسِت دارم خداي تو مي دونه

 

در بگشا عقده گشا راهم بده تو خونه

محدّث قمي أعلي الله مقامه گويد

در ديوان سيّد بزرگوار شهيد سيّد نصر الله حائري قدّس الله روحه ديدم

 

 كه برخي از موثّقان بحرين براي او حكايت کرده اند يكي از نيكوكاران

 

حضرت زهرا عليها السلام را در خواب ديد كه در بين جمعي از زنان

 

 هستند  حسين مظلوم عليه السلام با خواندن اين شعر نوجه سرايي

 

ميكنند :

 

واحُسَيْناهْ ذَبيحاً مِن قَفا                   واحُسَيْنا غَسيلاً بِالدَّماء

 

واي حسين، اي كشته از قفا، واي حسين غسل داده شده به خونها

 

صاحب ديوان در دنبال اين شعر اين قصيده را افزوده است :

 

وا غَريبا قُطْنُهُ شَيْبَتُهُ                       اِذْ عدا كافُورُهُ عَفْر الثَّرى

 

واي غريبي كه پنبه ي كفن او محاسن او بود هنگامي كه كافورش خاكهاي اطراف او بود .

 

            واسَليبا نَسَجَتْ اَكْفانَهُ                     مِنْ ثَرَى الطَّفِّ دَبُورٌ وَصَبا

 

واي بر برهنه اي كه كفن هايش را باد دبور و صبا از خاك كربلا كه از چپ و راست بر او

 مي وزيدبافته بود .

 

واطَعينا ما لَهُ نَعْشٌ سِوَى                 الرُّمْحِ فى كَفِّ سَنان ذِى الْخَنا

 

واي بر آن به خاك افتاده اي كه جز نيزه اي كه در دست (( ‌سنان )) هرزه و بي ادب

 

بود تابوتي نداشت .

 

واوَحيدا لَمْ يُغَمَّضْ طَرْفَهُ                 كَفُّ ذى رِفْقٍ بِهِ فى كَرْبَلا

 

واي بر آن بي كسي كه پلكهاي چشمانش را هيچ دست با ملايمت

 

و دوستي در كربلا نبست .

 

وا وصَريعا أوْطأؤهُ خَيْلَهْم                 أيَّ صَدْرٍ مِنْهُ لِلْعِلْم حَوي

 

واي بر آن به خاك افتاده اي كه اسبانشان را بر او تاختند، بر كدام

 

سينه، سينه اي كه پر از علم و دانش بود .

 

واذَبيحا يَتَلَظّى عَطَشا                     وَاَبوُهُ صاحِبُ الْحَوْضِ غَداً

 

واي بر آن كشته شده اي كه از تشنگي بسان ماهي از آب بيرون

 

افتاده، دهن باز مي كرد در حالي كه فرداي قيامت پدرش صاحب

 

حوض كوثر است .

 

واقَتيلا حَرَقوُا خَيْمَتَهُ                      وَهِىَ لِلدّينِ الْحَنيفىّ وَعا

 

آه بر كشته اي كه خيمه اش را آتش زدند در حالي كه او خود جايگاه

 

دين حنيف است .

 

اه لااَنْساهُ فَرْدا مالَهُ             مِنْ مُعينٍ غَيْرِ ذى دَمْعٍ اَسى

 

 آه، هيچ گاه او را در حال بي كسي و تنهايي از ياد نخواهم برد كه هيچ ياوري جز صاحب

 

 اشك سوزان و اندوهبار نداشت .

 

 يكبار كه قسمت شد بريم نجف از بزرگي پرسيدم كه چرا بايد بالا سر مولا اين همه امام

 حسين عليه السلام را زيارت كنيم، فرمود : كسي كه صورت كف

 

پاي حضرت زهرا عليها السلام بگذاره جاشبالاي سر مولاست .

 

از همه ي دوستان بخاطر بذل محبتهاشون ممنون و سپاسگزارم

 

و شرمنده ام كه نمي رسم

 

 جواب بدم 

 ان شاء الله در آينده براي شعراي اهل بيت عليهم السلام پاتوقي

 

 راه اندازي ميشه اونجا

  

  بيشتر با هم خواهيم بود .

 

غزلِ امام حُسین (علیه السلام)

وقتِ یادت چشمها آیینه بندان می شود

صحن چشمان محبّانت چراغان می شود

 

آسمان مدیونِ چشمان عزاداران توست

در محرّم بارش رحمت فراوان می شود

 

روضۀ لبهای تو معراج هر پیغمبر است

یاد تو کرده سُلیمان که سُلیمان می شود

 

حیدر کرّار فرموده : تو اشک مومنی

دوزخِ چشم من از یادت گلستان می شود

 

بهتر و زیباتر و آسانتر از هر مکتبی

شخصِ کافر در عزای تو مسلمان می شود

 

هر که در هر رُتبه ای آید ، شَود محبوبتر

تا ابوذر آید اینجا ، عینِ سلمان می شود

 

آنقدر ماه محرم مهربانی می کنی

توبۀ پیر و جوان در روضه آسان می شود

 

راست می گویم ، مُحرّم شهر می ریزد به هم

بابِ گریه گفتۀ شاه خراسان می شود

 

حضرتش فرموده : چشم ما شود زخم از بُکاء

مادر ما بیشتر از ما پریشان می شود

 

تا که می گویم " حُسین جان " ، مادر مظلومه ات

بانیِ ذکر پُر از عشقِ " حَسن جان " می شود

 

آنچه زهرا خواسته از محضرِ پروردگار

گر بیاید مهدیِ صاحب زمان ، آن می شود  

 

جواد حیدری

غزل امام حسین (علیه السلام)

 

وقتی خدا به خلقت تو افتخار کرد

ما را برای نوکری ات اختیار کرد

 

کشتی ِ هیچ‌ کس به دل ما محل نداد

اما حسین آمد و ما را سوار کرد

 

تا داغ تو جگر بخراشد به سینه‌ها

برق نگاه تو دل ما را شکار کرد

 

گر روضه‌ات نبود که ما دین نداشتیم

دین را برای ما غم تو استوار کرد

 

جانم فدای آن که تمامی عمر خویش

بر درگه تو خدمت بی‌انتظار کرد

 

هرگز ز یاد حضرت زهرا نمی‌رود

یک لحظه هرکسی که برای تو کار کرد

 

دنیا و آخرت همه مدیون زینبیم

ما را صدای ناله ي او  بی ‌قرار کرد

 

من در نماز نيز به فكر لب توام

احمد لبِ تو را سر منبر چكار كرد

 

گیرم که گریه‌ها شده مرهم به زخم تو

باید به داغ ساقی لشکر چه کار کرد ؟

 

جواد حیدری